حال و روز مــــــــــا+کم خونی پسرم
سلام بـــــــــــــه وروجـــــــــــکمــــــــ گلم باز بابایی رفت ماموریت ما تنها موندیم عشق مامانی روزی که برده بودمت دکتر برات ی آزمایش کــــــــــم خونی هم نوشت....... چون بابایی طبق معمول تو ماموریت بود خــــ...
نویسنده :
مامانی
0:19
آب بازی
سلــــــــام به ملوسکــــــم....... عزیزم وقتی نه ماه بودی بردمتــــ برای قدووزن...... که خانم دکتر معاینه کرد گفت خدا را شکر هم چیز خوبه... داشتم لباساتوتنت میکردم که بیایم خونه کـه ی برگه بـهم داد توش نوشته بود بذارید بجه هاتنون آب بازی کنن حتی تو خونه بابایی هم از فرصت استفاده کرد قابلمه را پرآبــــــ کرد گذاشت جلوی تــــو..... &nbs...
نویسنده :
مامانی
13:41
تـــــــــبـــــــــریـکـــــــ ولن با تاخیر+ی عذرخواهی
سلام مامانیــــــــــ شرمنده گلم اینقدر دیر دیر اپ میکنم اخه نتمون تموم شده بود مامانی رو ببخش عزیزم....... ودوم میخوام بهت ولنتاینتــــــــ و تبریک بگم.... &nb...
نویسنده :
مامانی
0:28
مــــــــــــــاخودمون خودمونو دعوت کردیـــــم
اما سوال مسابقه چرا وبلاگــــ بـرای بچـــه هامون ساختیم؟ جواب من: منم مثل مامانای دیگه خیلی دوستداشتم ازگل پسرم هم فیلم هم عکس داشته باشم که وقتی بزرگ شـــد بهش نشون بدم یاد روزای خوش گذشته بیوفتیم.... که اتفاقا تا وقتی که حدودا 8ماهش بوداین کارم کردم... ازش کلی عکس انداختیم ... ولی وقتی با نی نی وبلاگ آشنا شدم با مشورت بابایی تصمیم گرفتیم که برات وبلاگ درست کنم تا جایی باشه برای ثبت خاطرات تلخ و ...
نویسنده :
مامانی
21:09
مـــــــــــــا اومدیــــــــم......
سلام زندگیــــــم بلاخره بابایی بعداز حدود15روز از ماموریت برگشت.... بخاطر همین اصلا وقت نکردم که هم وبلاگتو بروز کنم هم به دوستام سر بزنم..... ولی در عوض برات خبر دارم که وقتی قطعی شد بهت میگم.... ...
نویسنده :
مامانی
18:04
بعداز خواب
دلبندم سلامـــــــــــ الهی دورت بگردم که هروقت چشماتو باز میکنی به روی هم میخندی دوربین به دست داشتم عکساتو نگاه میکردم که بیدار شدی... مثل همیشه خوش خنده بودی که ازت عکس انداختم عزیزمــــ ادامه مطلب یادت نره...... &...
نویسنده :
مامانی
3:13